مشاغل خردهفروشی به شما فرصت رشد مهارتهای زیادی را میدهد که البته ربطی به متصدی صندوق فروشگاه بودن یا دسته بندی اجناس ندارد! شما با مشتریانی مواجه خواهید شد که ممکن است خودشان هم ندانند چه میخواهند! پس از صحبت کردن با مشتریان شما میتوانید بفهمید که آنها به دنبال چه چیزی هستند و قادر خواهید بود تا محصول مورد نیازشان را به آنها پیشنهاد دهید.
پس از چند ماه قادر خواهید بود با نگاه کردن به رفتار مشتری، نیازهایش را حدس بزنید. این یکی از آن شیوههایی است که در آن میآموزید چگونه ذهن افراد را بخوانید و نیازها و خواستههایشان را پیشبینی کنید. علاوه بر این، فرصت کنار آمدن با مشتریان بداخلاق و ناراضی را نیز خواهید داشت. همه چیز در این حالت به توانایی شما بر میشود تا شکایات آنها را شنیده و همه چیز را درست کنید. این تجربهی برخورد با مشتریان ناراضی در آینده بسیار به شما کمک خواهد کرد.
غذا به ویژه غذاهای آماده، صنعت جذابی نیست. برخی از آشپزها و سرآشپزها به مهارتی دست مییابند که احترام و تحسین قابلملاحظهای برایشان به همراه دارد اما این موضوعی نیست که ما به دنبال آن هستیم. حرف ما در اینجا درباره آماده کردن مواد غذایی در یک آشپزخانهی گرم در سریعترین زمان ممکن برای مشتریان منتظر است.
شما با کار کردن در چنین وضعیتی چیزی از پیشبینیهای مالی یا الگوهای سودآوری یاد نمیگیرید اما در عوض، کار کردن در محیطی با فشار کاری بالا را تجربه خواهید کرد. در این شغل مجبور هستید سریع کار کنید، چند کار را با هم انجام دهید و در سختترین شرایط سفارشها را به بهترین شکل ممکن آماده کنید (و اغلب با افرادی کار کنید که مهارت زیادی در کارشان ندارند.
فروشندگی میتواند حرکت مهمی برای هر کارآفرین مشتاق باشد، حتی اگر در ابتدا در شغلی مانند بازاریاب تلفنی مشغول به کار شوید. به هنگام فروشندگی شما مهارتهای ارتباطی مهم را در هنگام صحبت با افراد در مورد همهی جنبههای زندگی یاد میگیرید. شما در این شغل، مهارتهای ترغیب افراد به خرید را همزمان با بالا رفتن مهارتتان در معامله فرا میگیرید. شما با نیازهای مشتری آشنا شده و نحوهی ارضای آنها را یاد میگیرید که این کار در آینده برای تولید محصولات با کیفیت بالا به شما کمک خواهد کرد.
علاوه بر این موارد، در محیطی کار خواهید کرد که بخشی از پرداختها در آن بر اساس حق کمیسیون است. بدین صورت امرار معاش شما در این شغل به تواناییتان در موفق شدن بستگی دارد که دقیقا مشابه کارآفرینی است. در واقع در مشاغل مبتنی بر حق کمیسیون میتوانید صاحب یک کسبوکار بودن را تجربه کنید.
میتوان اینطور ادعا کرد که تقریبا میتوان در هر شغلی (از جمله ۳ شغل ذکر شدهی قبلی) خدمات مشتری را مشاهده کرد. اما با این حال فکر میکنم تجربهی نقش “خدمات به مشتری” به صورت انحصاری میتواند بسیار مهم باشد.
افرادی که در شغل خدمات مشتری فعالیت دارند مجبور هستند در تمام ساعات شبانهروز به سرعت به امور مشتریان رسیدگی کنند. این افراد بدترین، پرتوقعترین و خشمگینترین جنبههای انسانها را میبینند و همین تجربه میتواند به شما برتری لازم در یک محیط رقابتی شدید را هدیه دهد. حفظ خونسردی چهره هنگامی که مشتری ناراضی بر سر شما فریاد میکشد، اصلا موضوع خندهداری نیست اما در عمل میتواند برای مواجه شدن با هرگونه چالش با مشتریان، که پیشِ روی شماست، آمادهتان کند.
آخرین پیشنهاد این است که پیش از آن که وارد سرمایهگذاری در یک فرآیند کارآفرینانه شوید، سعی کنید تجربهای کاری در زمینه مدیریت بهدست آورید. شغل مدیریت مورد نظر حتما نباید مدیریت اداری باشد که کارکنان شما همگی تحصیلکرده و حرفهای باشند بلکه مدیر یک رستوران یا فروشگاه بزرگ بودن هم میتواند بسیار آموزنده باشد.
در هر گونه شغل مدیریتی با مفاهیم کار گروهی، تفویض اختیار، مدیریت زمان و تخصیص منابع آشنا خواهید شد که همهی آنها هنگام ادارهی یک کسبوکار برای شما مفید خواهند بود.
به شخصه معتقدم که یک پست مدیریتی میتواند برای شما بسیار مفیدتر از هر کلاس یا جزوهی آموزشی باشد.
چنانچه در هرکدام از مشاغل بالا فعالیت داشتهاید به تجربه هایی که در آن دوران کسب کردهاید دوباره فکر کنید. در مورد کار گروهی چه چیزهایی آموختهاید؟ در مورد رهبری چطور؟ مدیریت زمان هم در آنجا اهمیت داشت؟ این درسها همگی نکاتی ظریف هستند که هیچ کس به آسانی آنها را در اختیار شما قرار نمیدهد اما اگر شما پذیرای آنها باشید، به سادگی میتوانید آنها را با سبک کاری خود تلفیق کنید.
هر اندازه چشماندازها و تجارب بیشتری را کسب کنید به همان مقدار نیز میتوانید کسبوکار خود را بهبود بخشید.
منبع : کانال واتساپ کسب و کار
https://chat.whatsapp.com/FZNwhd24EAJ2FDj9aXaarQ