صبح یک روز بهاری در روستای محمدآبادحرماگی
صبح خروسخوان ، هوس هوای تازه و نیت چیدن چند عدد گل محمدی بنده را برآن داشت تا با وجود خنکی هوا ، بزنم بیرون !
دیدن طلوع طلایی خورشید با نسیم خنک و هوای کاملا صاف بهاری ، که پس از چند روز هوای زمستانی و سرد آمده بود ، واقعا تماشایی بود...
جست و خیز مرغها و خروسها بعلاوه ی بانگ صبح گاهی خروسان ، که انگار کمتر از قبل است ، چشمها و گوشهای هر نظاره کننده ای را نوازش می کنند . این مرغهای روستا باقیمانده ی مرغانی هستند که پس از یک بیماری همه گیر تلف شدند .
اشعه های طلایی زیبای خورشید روی درختان سبز و شکوفه های شان ، نشان از قدرت نقاش هستی ، نمایان است .
صدای پرنده های مختلف از جمله صدای گنجشکان که از دیگر پرندگان بیشتر است به گوش می رسید ، در لابه لای درختان به پیش می رفتم که بوی خوش شکوفه ها و علی الخصوص بوی شکوفه های سنجد ، علامت آمدن بهاری جدید را نوید می دهد ، گرچه امسال متاسفانه باران چندانی نداشتیم و وضعیت آب قنات هم به صورت بی سابقه ای در حال کم شدن است ... الله سبحان خودش فرجی بیاورد . آمین .
خلاصه به درختچه های گل محمدی رسیدم که انگار بیشترشان هنوز غنچه بودند و یکی از این گلهای خوش بوی محمدی کاملا باز بود و البته زیبا و چشم نواز ؛ این گل زیبا را چیدم و برای صرف صبحانه ای روستایی به خانه برگشتم .
امیدوارم شما هم مثل بنده از زندگی روستایی هم استفاده و لذت ببرید و همگی با هم شکرگزار انعامات الهی باشیم . ان شاءالله
روستای محمدآباد حرماگی notizahi.blogsky.com
امیر
امیر
امیر
امیر
امیر